محل تبلیغات شما

فرهنگ و اندیشه



  انتخابات مجلس و نفی اشرافیگری و رفتار قبیله ای(1)
                                                    دکتر سیدمهدی آقاپور حصیری
                                             فرهنگ پژوه  و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران
                                                                  

 نکته: این قلم، کاندیدای مجلسنبوده و این دلنوشته اجنماعی-ی در زمینه انتخابات که در گذشته نزدیک به زیور قلمآراسته شده است را حسب ضرورت روز به نظر مردم گرامی، افکار عمومی و کاندیداهایمحترم مجلس شورای اسلامی می رساند.

  به تحقیق، رهبری انقلاب در بسیاری از دیدارهایکارگزاران و مدیران ارشد نظام با تحلیل و ارزیابی جامع از اوضاع و احوال ایراناسلامی در عرصه داخلی و بین‌المللی بر شاخص های مردم سالاری دینی، مردمی بودن وثبات نظام جمهوری اسلامی در منطقه و جهان تأکید نمودند و به گونه مداوم به همگانبویژه مسئولان برای دشمن شناسی و برنامه های نفوذی استکبار جهانی، ضمن توصیه بهصاحبنظران و تحلیل‌گران مبنی بر پرهیز از افراط و تفریط و توجه واقع‌گرایانه برجنبه‌های مثبت جامعه ایران در کنار ضعف‌ها و کاستی‌ها تاکید کرده و بارها از طرفی اشرافیگریدولتی و ی و اقتصادی و از طرف دیگر، ایجاد تفرقه و دشمنی و رفتار قبیله‌ای وجنگ احزاب را تفسیر و سخت مورد نکوهش قرار دادند و آن ‌را آفت بزرگی برای حفظ نظامو جریانات و گرایش‌های ی مختلف و درونی آن بر شمردند و همه مردم  بویژه مدیران و کارگزاران کشور را به پرهیز ازآن توصیه نمودند. توجه به این رویکرد فکری و رفتاری مبتنی بر رهنمود های رهبرانقلاب، در شرایط خطیر انتخابات مجلس شورای اسلامی برای همه مردم عزیز و بویژهخواص و گروههای ی و کاندیداهای محترم از اهمیت حیاتی برخوردار است تا با رعایت کامل آن انتخاباتی پرشور و موفق وبا نشاط تبلیغاتی و رقابتی که خار چشم دشمنان بویژه آمریکا و انگلیس باشد داشتهباشیم و نقشه های شوم آنان نقش برآب گردد. بی شک، این مهم تحقق نمی یابد مگر آنکهاصولی اساسی چون سلامت انتخابات، مشارکت حداکثری مردم ، رقابتهای انتخاباتی پرشورو سالم، و امنیت مردم در انتخابات به گونه کامل و فراگیر محقق گردد. و باید همهبدانیم که تنها و تنها با حضور پرشور و فراگیر مردم در صحنه انتخابات است که طمعدشمنان جهانی نظام مقدس جمهوری اسلامی و وسوسه حمله به این آب و خاک کهن و سرزمینگلگون کفنان و مدافعان حرم برای همیشه از بین خواهد رفت و فکر حمله به ایراناسلامی لرزه بر اندام آنان خواهد انداخت.


فرهنگ پژوهی40- فرهنگ قومی، فرهنگ ملی 1-
 دکترسید مهدی آقاپور -عضو هیئت علمی دانشگاه تهران

فرهنگ قومی با فرهنگ عامه و فرهنگ سنتی شباهت نزدیکی دارد وخصوصیات و هویت قومی یک مجموعه از مردمی که در یک منطقه زندگی می­کنند را دربرمی­گیرد.

فرهنگ قومی، آیین­ها و هنجارها و آداب و رسوم و سنن مشخصیرا از مردمی معین بیان می­دارد و بسیار دیرپا، نهادینه و دارای شبکه­های سخت درونیاست و به وسیله قومیت مردم را حفظ می­نماید.

فرهنگ­های قومی ممکن است به صورت پراکنده در سرزمین­ها ومناطق مختلف یک محدوده جغرافیایی و یا به صورت آمیخته و نزدیک به هم در درونشهرهای بزرگ جدید وجود داشته باشند که در صورت اخیر ممکن است به  نفوذ پذیری از بیرون ، دگرگونی درونی و سست شدنپایایی سنتهای سخت ان منجر گردد و در جوهر و باطن و حتی در شکل­ها و قالب­هایظاهری جای خود را به فرهنگ توده بی شکل و رسانه ای بسپارد. فرهنگ­های قومی در یکمجموعه  نسبتا هماهنگ  با مرزهای مشخص ی، مذهبی و اجتماعی بر رویهم فرهنگ ملی را در یک کشور بوجود می­آورند.


2ـ رسانه ملی ، نظریه‌های فرهنگی  و راهبردهای ملی

به تحقیق ، دنیای امروز دنیای رسانه هاست و آگاهی ازآرا و نظریه‌های متفكرین فرهنگی و اجتماعی و علوم ارتباطات در زمینه وظایف وچگونگی وسایل ارتباط جمعی و نقش آن در راستای تحول فرهنگی و اجتماعی، زمینه های فكری لازم برای بررسی و ارزیابی رسانه های گروهی بویژه صدا و سیما را تقویت می‌نماید.  راهبرهای کلان در زمینه رسانه ملی اعم از  دیدگاههای رهبران اجتماعی و اسناد بالادستی و برنامه های پنجسالهو مصوبات  شوراهای عالی در زمینه راهبردهای رسانه ملی نیز برای  بررسی محتوا و رویکردهای فرهنگی و اجتماعی و فراغت و خبری  موجود و پیامدهای ان در جامعه بسیار ضروری و راهگشا می باشد. اگاهی  از نظریه های دانشمندان برجسته و فرهنگ شناس  و راهبردهای عمومی فرهنگی و رسانه ای موجب میگردد تا چگونگی محتوای رسانه های کتبی و صوتی و تصویری و روند  پیامها و برنامه های مختلف انها معیارها و ملاکهای علمی و راهبردی صحیح را مورد توجه قرار داده ودر مسیر درست و  سازنده به جریان افتد و بدین ترتیب ظرفیت اسیب شناسی و کنترلو کاهش اسیبها را افزایش دهد. بدون تردید، رسانه هایی که شعور انسانی و دانش و تفکر اجتماعی در حاشیه هیجان زایی و خنده بازار ها و گریه بازارهای دائمی و غوغا سالار انها قرار گیرد بر مبنای نظریه های دانشمندان و فرهنگ شناسان برجسته  و راهبردهای رسانه ای فرهنگی و ملی مورد قبول نبوده و قشریگری و عوامزدگی سنتی و عوامزدگی مدرن را در کنار خودباختگی فرهنگی و بی هویتی اجتماعی در پیکره جامعه و در بین مردم بویژه جوانان به عنوان اصلی ترین سرمایه فرهنگی و اجتماعی جامعه گسترش خواهند داد وبدین ترتیب سهمگین ترین اسیبهای روانی و عقلانی را در جامعه به بار خواهند اورد.

 با این مقدم اکنون به اجمال ببینیم که دانشمندان فرهنگ شناس رسانه ای چه نظری دارند و راهبردها ی ملی در این زمینه چه می گویند     




فرهنگ پژوهی 51 - ریشه های انسانی فرهنگ 2
دکترسید مهدی آقاپور -عضو هیئت علمی دانشگاه تهران

به نام خدا

به حول و قوهالهی بخش پنجاه و یکم از پزوهش و تالیف فرهنگ پژوهی کهبا استفاده از کتب و منابع معتبر در حوزه های علمی انسان شناسی ، جامعه شناسی ،مردمشناسی و فرهنگ شناسی  داخلی و خارجی بهرشته تحریر در آمده است برای استفاده فرهنگ پژوهان در  وبلاگ فرهنگ واندیشه آقاپور در ادامه این مقدمه درج می گردد . این سلسله مطالب فرهنگپزوهی که در نظر است در آینده به حول و قوه الهی به صورت کتاب تدوین و چاپ گردد تاحدود صد شماره ادامه خواهد یافت . امید است باتوجه به اهمیت بی بدیل فرهنگ و بویژهفقر پژوهشهای فرهنگی  و مظلومیت ان درجامعه ایرانی و جهانی، مورد استغاده علمی و عملی همه فرهنگ دوستان گرامی قرار گیردکه به تحقیق، عنصر فرهنگ مهمترین شاخصه حیات برتر انسانی و اجتماعی و فصل ممیزبرجسته آن از سایر موجودات است. نقد و اظهار نظر و راهنمایی برای انجام  اصلاحات لازم و رفع اشکالات احتمالی شایستهاساتید و فرهنگ پژوهان گرانمایه می باشد    ( و منالله التوفیق- اسفند 1398)


بدون شک،بنا بر اندیشه های اکثر قریب به اتفاق فرهنگ شناسان در سطح جهانی، فرهنگ تواناییخاص بشر و عنصر ماهوی متمایز کننده او از سایر موجودات و حیوانات می باشد. سال‌هاستکه این بحث در جریان است که آیا فرق ذهن بشر با جانوران پست‌تر فرق نوعی است یادرجاتی. دانشمندان نامداری هستند که هوادار این یا آن نظرند. امّا در میان کسانیکه این فرق را جز فرق درجاتی نمی‌دانند، هیچیک تاکنون نتوانسته است ثابت کند کهجانوران غیرانسانی نیز تا حدی می‌توانند همان رفتاری را داشته باشند که موجوداتانسانی از خود نشان می‌دهند. برای این نوع رفتار خاص آدمی می‌توان مثال‌‌های بسیارزد، از جمله: به یاد داشتن اعمال و گفتارها و روزهای معین و مقدّس شمردن آن‌ها،رده‌بندی خویشاوندان خود و بازشناختن هر رده از رده‌های دیگر، منع با محارم ومانند آن‌ها. هیچ دلیل یا مدرکی نیست که هیچ جانوری جز انسان بتواند هیچیک از اینمعانی و کردارها را درک کند. چنانکه تایلور بسی بیش از این گفته است شکافی ذهنیپست‌ترین وحشی را از عالی‌ترین میمون جدا می‌کنند» همراه با جدا کردن انسان ازدیگر جانوران، رفتار انسانی را می‌توان رفتاری تعریف کرد، متشکل از نمادگری یامتکی بر آن، وابسته حرکاتی مانند سرفه کردن، خمیازه کشیدن، کش و قوس رفتن، از جملهکارهای انسانی نیست، بلکه حرکاتی انعکاسی است براساس اعمال زیستی. ما دربارة ریشةعصبی و مغزی نمادگری کمابیش چیزی نمی‌دانیم. انسان مغز بسیار بزرگی دارد. می‌دانیمکه دستگاه عصبی مرکزی، بویژه مغز پیشین، مرکز توانایی انسان برای نمادسازی است اماچگونگی این عمل و سازوکار آن هنوز چندان برای ما معلوم نیست تنها می‌توان گفت کهنخستیها در مرحله‌ای از تکامل خود از یک یا چند جهت توانایی نمادگری یافته‌اند واین امر در رفتارشان آشکار شده است.[1]اگرچه از جریان مغزی نمادگری چیزی نمی‌دانیم، دربارة کیفیت تکامل ذهن یا ذهن‌ورزی،اگر ذهن را یک جریان بدانیم نه یک چیز، بسیاری چیزها می‌دانیم که برحسب این دانسته‌هانمادگری ویژگیِ مرحلة خاصی از تکامل ذهن شمرده می‌شود. مرحلة بازتاب ساده، مرحلهبازتاب شرطی، مرحلة ابزاری و مرحلة نماد گری.
[1].داریوش آشوری، تعریف‌ها و مفهوم فرهنگ، ص 75-73




انتخابات مجلس و نفی اشرافیگری و رفتار قبیله ای (2)
                                                    دکتر سیدمهدی آقاپور حصیری
                                             فرهنگ پژوه  و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران
                                                                

نکته: این قلم، کاندیدای مجلسنبوده و این دلنوشته اجنماعی ی در زمینه انتخابات که در گذشته نزدیک به زیورقلم آراسته شده است را حسب ضرورت به نظر مردم گرامی،افکار عمومی و کاندیداهایمحترم مجلس شورای اسلامی میرساند.

به عنوان یک معلم و مدرس دانشگاه و یک پژوهشگرفرهنگی و اجتماعی ، به همه مردم عزیز و کاندیداهای محترم مجلس شورای اسلامی و همهدست اندرکاران عرصه خطیر انتخابات در حد بضاعت تجربه، این نکته حیاتیرا عرض می کنم که  با توجه به وجود برنامههای شوم دشمن جهانی که به هیچ چیز جز تسلیم و چپاول ایران اسلامی راضی نمی شوند باید هشیار باشیم که در عرصه انتخابات با هشیاری انقلابی و وحدت دشمن شکن شرکتکنیم و به فکر سلامت و امنیت کشور و مشارکت حداکثری مردم و واهمه انداختن در دلدشمنان جهانی ایران عزیز باشیم. 
به افرادی رای دهیم که واجدشاخصهای جوانگرایی،پاکدستی،ساده زیستی وعدالت محوری بوده و از روحیه شخصیتی واجتماعی توده های پایین دستی مردم بویژه جوانان برخوردار باشند و جوان سپاری راسرلوحه خود فرار دهند.افرادی که برخلاف نگرش اشرافی و قبیله ای مردم ابزاری، مردمرا بنا بررهنمود امام راحل(ره)، ولینعمت خود بدانندو اصل "سید القوم خادمهم"را سرلوحه کارخود قرار دهند و برای سه وظیفه مجلس تمام وقت و انرژیخود را مصروف دارند.
الف- ارتباطات مردمی مستمر در سطح کشوری و ملی ومبارزه با آسیبهای کلان کشور
ب-وظیفهبرنامه ریزی وتلاش صادقانه برای عملی نمودن وعده های قبل ازانتخاب
ج-نظارت بردولت،دستگاههای اجرایی وحوزه انتخابیه خویش برای رفع مشکلات مردم

  انتخابات مجلس و نفی اشرافیگری و رفتار قبیله ای (1)
                                                    دکتر سیدمهدی آقاپور حصیری
                                             فرهنگ پژوه  و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران
                                                                  

 نکته: این قلم، کاندیدای مجلسنبوده و این دلنوشته اجنماعی-ی در زمینه انتخابات که در گذشته نزدیک به زیور قلمآراسته شده است را حسب ضرورت روز  در دو قسمت به نظر مردم گرامی، افکار عمومی و کاندیداهایمحترم مجلس شورای اسلامی می رساند.

  به تحقیق، رهبری انقلاب در بسیاری از دیدارهایکارگزاران و مدیران ارشد نظام با تحلیل و ارزیابی جامع از اوضاع و احوال ایراناسلامی در عرصه داخلی و بین‌المللی بر شاخص های مردم سالاری دینی، مردمی بودن وثبات نظام جمهوری اسلامی در منطقه و جهان تأکید نمودند و به گونه مداوم به همگانبویژه مسئولان برای دشمن شناسی و برنامه های نفوذی استکبار جهانی، ضمن توصیه بهصاحبنظران و تحلیل‌گران مبنی بر پرهیز از افراط و تفریط و توجه واقع‌گرایانه برجنبه‌های مثبت جامعه ایران در کنار ضعف‌ها و کاستی‌ها تاکید کرده و بارها از طرفی اشرافیگریدولتی و ی و اقتصادی و از طرف دیگر، ایجاد تفرقه و دشمنی و رفتار قبیله‌ای وجنگ احزاب را تفسیر و سخت مورد نکوهش قرار دادند و آن ‌را آفت بزرگی برای حفظ نظامو جریانات و گرایش‌های ی مختلف و درونی آن بر شمردند و همه مردم  بویژه مدیران و کارگزاران کشور را به پرهیز ازآن توصیه نمودند. توجه به این رویکرد فکری و رفتاری مبتنی بر رهنمود های رهبرانقلاب، در شرایط خطیر انتخابات مجلس شورای اسلامی برای همه مردم عزیز و بویژهخواص و گروههای ی و کاندیداهای محترم از اهمیت حیاتی برخوردار است تا با رعایت کامل آن انتخاباتی پرشور و موفق وبا نشاط تبلیغاتی و رقابتی که خار چشم دشمنان بویژه آمریکا و انگلیس باشد داشتهباشیم و نقشه های شوم آنان نقش برآب گردد. بی شک، این مهم تحقق نمی یابد مگر آنکهاصولی اساسی چون سلامت انتخابات، مشارکت حداکثری مردم ، رقابتهای انتخاباتی پرشورو سالم، و امنیت مردم در انتخابات به گونه کامل و فراگیر محقق گردد. و باید همهبدانیم که تنها و تنها با حضور پرشور و فراگیر مردم در صحنه انتخابات است که طمعدشمنان جهانی نظام مقدس جمهوری اسلامی و وسوسه حمله به این آب و خاک کهن و سرزمینگلگون کفنان و مدافعان حرم برای همیشه از بین خواهد رفت و فکر حمله به ایراناسلامی لرزه بر اندام آنان خواهد انداخت.



نتیجه تصویری برای دکتر سید مهدی آقاپور حصیری
بهتحقیق، فرهنگ، تجلی جوهره رفتار و شخصیت انسان و فصل ممیز او از سایر حیوانات و موجودات دیگراست و از ضمیر درونی و قابلیتهایفکری و زیستی نادر و حاصل تلاش وقفه ناپذیراو در زندگی جمعی منشأ می‌گیرد. شایدبتوان گفت که عمیق‌ترین زوایای شناخته و ناشناخته فرهنگ را باید در سرشت و نهادانسان در معنای وسیع کلمه جستجو نمود. نگرش‌ها و بینش‌ها، گرایش‌ها و خواست‌ها،افعال و روابط و خصوصیات شخصیتی و رفتاری انسان‌ها به گونه فردی و گروهی در هر یکاز اقوام بدوی، میانه یا متمدن کنونی را می‌توان از مهمترین مبنا ها ومنابعزیرساختی فرهنگ و زایش و رویش فرهنگی محسوب داشت. ریشه‌های دینی فرهنگ با ریشه‌هایانسانی فرهنگ همواره پیوندی همیشگی و ناگسستنی داشته‌اند. به حدی که دو جزء جدایی‌ناپذیرو مکمل و معرف یکدیگر را تشکیل می‌دهند، بدون آنکه این دو سرچشمه عمیق فرهنگی یکیفرض شود. از طرفی تفسیر دین و فرهنگ دینی بدون شناخت انسان و شخصیت و فرهنگ انسانیبسیار دشوار بوده و کاوش و درک مایه‌های دینی فرهنگ امکان‌پذیر به نظر نمی‌رسد. ازجنبه دیگر تعریف جامع انسان و منابع حیات فرهنگی او علاوه بر شناخت‌ها و تعاریففلسفی، عرفانی و زیستی و تجربی که دانشمندان در علوم و معارف گوناگون از واقعیتانسان و سرشت او به دست داده‌اند، جز با تعریفی  فرهنگی و دینی و الهی از انسان و شناختی کهخداوند تبارک و تعالی دربارة انسان بیان فرموده است، کامل نمی‌گردد.

بی‌شکریشه‌های انسانی فرهنگ، زمینه‌ها و ابعاد متعدد و گوناگونی دارد که هر یک به نوعیدر شرایط خاص خود، به صورت انفرادی یا جمعی مولّد فرهنگ بوده و عناصر و نمودهایفرهنگی را در قالب‌ها و پیکره مادی یا غیرمادی فرهنگ توسعه می‌بخشند. خصوصیاتگفتاری و زبان، تفاوت‌های زیستی و نژادی، علم و دانش و فلسفه، هنرها و مهارت‌ها،قدرت ابزارسازی، گروهی و اجتماعی زیستن و سایر قابلیت‌ها و توانائی‌های درونی یابیرونی او در تولید و اشاعه فرهنگ‌های مختلف مؤثرند و به نحوی می‌توان آنان را اززمره منابع و سرچشمه‌های فرهنگ لحاظ کرد. لیکن چند نکته حائز اهمیت در این زمینهقابل ذکر است:


بدون شک، از شاخص های بنیادین و دیرپای فرهنگی در حیات بشری همانا دین و مذهب بوده است که در کنار آفرینش هنر و زیبایی ، توان کلام و سخنوری، قدرت ابداع و خلاقیت در علم و تکنولوژی، و سایر ویژگیهای عام و سرشتی بشر، موجب زیرساخت  و پیدایش فرهنگها و تمدنهای انسانی در جوامع مختلف شده است. ادواردساپیر در مقاله‌ای تحت عنوان دین چیست، (1928)، ضمن تفکیک دین مستقر در جوامع معینو متفاوت از اعتقاد دینی که مثل زبان و ابزار در همه‌جا عمومیت دارد، تأثیر دین رابر رفتارها و فرهنگ اجتماعات بدوی و متمدن مورد مطالعه قرار می‌دهد.او می‌گوید، مردم‌شناسان متفق‌القول هستند که اعتقاد و رفتار دینی حتی در بینساده‌ترین جوامعی که تاکنون شناخته شده است وجود دارد. ولی تأیید اینکه جامعه‌ایبدون دین دیده نشده، حتی در مورد جوامعی که ادعای بی‌دینی دارند، به قدری روشن استکه نیازی به اثبات آن نیست. ساپیر در تعریف دین می‌نویسد، دین عبارتست از کوششمداوم انسان برای یافتن راهی از خلال مشکلات و مخاطرات به سوی آرامش روحی که راه‌هایرسیدن به این آرامش برحسب فرهنگ‌ها، جوامع و حتی نسبت به افراد، بسیار متنوع است.دین عبارتست از آگاهی و ادراکی دلهره‌انگیز از ناتوانی‌ها در برابر معضلات ماوراء‌الطبیعهکه برای یک نفر بدوی یا یک نفر آشنا به علوم روز، انتظارات مختلفی را برمی‌انگیزاند.

1-    یکی از ایناعمال عبادت است که فقط در جوامع تحول یافته به پاکترین صورت، یعنی رفتارهاینوع‌دوستانه می‌رسد. در صورتیکه در جوامع ابتدائی، عبادت ممکن است نیازهای خودخواهانه‌ای باشد که برای کسانی که متعلق به گروه عبادت‌کنندهنیستند، زیان داشته باشد.  

2-    نوع دوّم اعمالدینی عبارت است از طلب نیرو یا ودیعه شفادهندگی که در صورت‌های بسیار متغیر ومتفاوت متجلی می‌شود.

3-    نوع سوم اعمالدینی، طلب یک بخشش» است و آن عبارت از به دست آوردن اشیایی است که به اعتقاد گروهدربردارندة قدرت هستند. این نوع رفتار دینی در عالی‌ترین صور خود به صورت توسل بهکنیسه و کلیسا و زیارتگاه و طیب باقی مانده است.

4-    بدون شک مهم‌ترینعمل دینی به جا آوردن مناسک است. مناسک اعمالی سمبلیک هستند که به تمامی یک جامعهتعلق دارند. به جا آوردن مناسک، جمعیت را در حالتی سرشار از هیجان فرو می‌برد،حالتی که مردم آن را نشانة جلوة خدا می‌دانند.


جامعه‌شناسبرجسته دیگری که به مطالعه گسترده و عمیق دین در بین جوامع بشری می‌پردازد، ماکس‌وبرMax Weberآلمانی می‌باشد. بر مبنای نظر او دین به عنوان هر مجموعه مفروضی از پاسخ‌های محکمو منسجم به معماهای هستی بشر مانند تولد، ناخوشی یا مرگ، که معنایی برای جهان وزندگی بوجودی آورند، تعریف می‌شود. دین در این معنی، پاسخ نوعِ انسان به چیزهاییاست که با نمایات سرنوشت او ارتباط پیدا می‌کند نتیجه ضمن چنین این است که همهافراد بشر متدین هستند، زیرا همه ما با مسائل هستی از قبیل ناخوشی، پیری و مرگسروکار داریم.[1]  ماکس‌وبر به مطالعه وسیعی دربارة ادیان سراسر جهانپرداخت. هیچ دانشمندی بیش از او تاکنون به کاری چنین وسیع دست نزده است. اومطالعات مفصلی دربارة آیین‌های هند و بودا، تائو و دین کهن یهود انجام داد و درکتاب اخلاق پروتستان و روح سرمایه‌داری، the perotestant ethic and the spirit of capitalism(1904)  وکتاب‌ها و مقالات دیگرش به طور گسترده دربارة تأثیر مسیحیت بر تاریخ غرب نوشت،امّا نتوانست مطالعه خود را که دربارة اسلام طرح‌ریزی کرده بود به پایان برساند.نوشته‌های وبر دربارة دین با نوشته‌های دورکیم از نظر توجه به ارتباط میان دین  با تحولات و دگرگونی اجتماعی فرق دارند. آن‌هادر نقطة مقابل آثار مارکس هستند که اعتقادات و ارزش‌های دینی را غالباً توجیه‌گرنابرابری‌های ثروت و قدرت معرفی می‌کند، به نظر وبر دین وماً نیروی محافظه‌کارنیست،

[1]. نیکلاس آبرکرامبی، استفن هیل، برایان اس ترنر، فرهنگ جامعه‌شناسی،ص320. 


تعریف دین از نظر امیل دورکیم و ماکس وبر جامعه شناسان معروف را در ادامه فرهنگ پژوهی قسمت 46 با نقدهایی  پی میگیریم . باید دانست که دیددگاههای این دانشمندان اجتماعی فرانسوی و آلمانی در حوزه های مختلف جامعه شناسی در ایران تاثیر بسیاری بر جای گذاشته و در دانشگاهها مورد بحث قرار می گیرد . نکته اساسی این است که این دیدگاهها با چالشهای اساسی در دوران اخیر بویژه در ایران روبرو است که تاحدودی به ان پرداحته شده و اشکالات ان مورد نقدهای اساسی قرار گرفته است که از مهمترین این نقد ها میتوان نظریات ریمون ارون در کتاب مراحل اساسی اندیشه در جامعه شناسی و نقدهای استاد مطهری در آثار متعددش در این زمینه را برشمرد که بسیار عمیق ابعاد مختلف اندیشه دینی و خدشه پذیر بویژه دورکیم را کالبد شکافی و اشکالات ان را در جامه شناسی دینی مطرح ساخته اند.  در واقع نظریه های دورکیم در کتاب "اشکال ابتدایی حیات دینی"، forms elementaires de lavie religuse  فاقد هر نوع اشارتی به الوهیت است. او دربارهدین معتقد است که یک دین عبارت از نظامی است به هم پیوسته و متشکل از باورها،اعمالی در رابطه با اشیای مقدس یعنی اشیایی خاص و متمایز که تماس با آ نان ممنوعاست این باورها و اعمال تمامی کسانی را که بدان می‌پیو ندند، در یک جماعت اخلاقیمثلا کلیسا، پیوسته و متحد می‌سازد.بالعکس در تعریف مشهور دیگر که بولی، boullaye در کتاب "مطالعه مقایسه‌ای ادیان"، در این باب ارائه می‌دهدبه طور روشن به واقعیت الهی دین اشارت می‌رود. به این ترتیب که دین عبارت است ازمجموع باورها و اعمالی ( یا طرز تلقی‌هایی در عمل) در رابطه با یک واقعیت عینی یادست کم عینی انگاشته، یکتا یا جمعی، امّا تا حدودی والا و از جهاتی شخصی، که انسانخود را به هر صورت وابسته بدان می‌داند و میل دارد در ارتباط با آن بماند.[1]


البته برخی از نظرات در حوزه جامعه شناسی دینی  به آسانی قابل نقد و از نقطه ­نظر اصول متقن جامعه ­شناختی و تجارت تاریخی متعدد جوامع بشری به اسانی  خدشه ­پذیر است. چرا که بدون شک، ادیان و پدیده ­های دینی بر اساس ماهیت و زادگاه و زاد روز و علل و عوامل مؤثر در پیدایش آنها و همچنین اصول مبنایی و رویکردها و موضع­گیری­های انسانی و اجتماعی خویش، عنصری واحد و همگون نیستند. و  نمی­توان برای همه آنها نسخه واحد و یکسانی به دست داد.درواقع به سبب علاقه ذاتی و فطرت عقلانی انسان­ها به وجود خالق جهان و زندگی پس از مرگ در طول تاریخ  و در نتیجه استقبال عموم توده­ های مردم از طبقات مختلف به زندگی دینی و و اخلاق پاک مذهبی و رفتارهای مبتنی بر ان، سلطه گران و زورمندان و زرمندان مسلط بر جوامع بشری در طول تاریخ سعی نموده ­اند تا با تسلط بر سازمان­ها و مراسم و ایین های دینی، رنگ و نقش و طعم خود را بر اداب و رسوم و مراسم انها زده و در مسیر اهداف سوء و زیانبارخود و تسلط بهتر و  بر اندیشه­ ها و احساسات پاک مردم بکار گیرند . این معنا در پژوهشهای تاریخی و اجتماعی به وفور به چشم می خورد.

ب-ریشه‌های دینی فرهنگ:

ازنظریات برخی فرهنگ‌شناسان چنین استنباط می‌گردد که انسان‌های اولیه، یک دوره زمانیفوق‌العاده طولانی را با رویه‌ها و خصوصیات کاملاً ثابت و یکنواختی سپری کرده‌اندو هیچ‌گونه تغییر، تطور و تجلی فرهنگی در ابعاد مختلف زندگی آنان مشاهده نشده است.امااز یک مقطع مشخص که در تاریخ ناشناخته باقی مانده است، بنا بر یافته‌های باستان‌شناسانوقوم‌شناسان، تحولاتی در همه انواع تلاش‌های او شروع می‌شود. چگونگی این فعالیت‌هاو پیشرفت تدریجی و کند آنها در ادوار مختلف از عصر پیدایش آتش، تشکیل زندگی گروهی،به وجود آمدن خانواده اولیه استفاده از ابزارهای سنگی و تکامل آن، نحوه کار و تلاشبرای گذران معیشت پیدایش هنر ابتدایی و غیره مباحثی هستند که باید با عنوان مستقلتطور فرهنگی مورد بررسی قرار گیرند. اما نکته حائز اهمیت که با بحث کنونی ما مرتبطاست، چرایی و چگونگی پیدایش اولیه این تحولات می‌باشد. تحولاتی که در آراءدانشمندان به پیدایش فرهنگ و حیات فرهنگی به مفهوم عام کلمه اورده شده و منجر بهتولد انسان شناخته شده امروزی گردیده است.


ریشه ها و سر چشمه های فرهنگ را در ادامه متن قبلی دنبال می کنیم تا ببینیم که از نظر انسان شناسان و فرهنگ شناسان معروف چگونه فرهنگ انسانی شکل گرفت و تداوم یافت و چگونه قابل نقد یا پذیرش است. اینکه از نظر بوآس دانشمند فرهنگ شناس واقعا چه شده است که انسانهایاولیه پس از گذراندن یک دوره فوق العاده یکنواخت و بسیار طولانی، شیوه ها و حرکتجدیدی را غیر از روال عادی گذشته اغاز کردند و اینکه ایا بالاخره ریشه های زیرینتولید فرهنگ و نوع ان را باید در سرشت نادر انسان و ماهیت فرهنگی-اجتماعی-انسانی وروح مذهبی غیر این جهانی او جستجو کرد یا نه؟ مسائلی هستند که ضرورت مطالعه تماماثار بواس و تسلط کامل بر همه ارا و نظریات او را ایجاب میکند با وجود اینکه کتابارزشمند بواس نژاد ، زبان و فرهنگ یکی از مهمترین تالیفات این فرهنگ شناس مشهور میباشد واین موضوعات تعیین کننده در نظرات او به همراه مباحث فرهنگی دیگر به گونهکلی اورده شده است. و خواننده را با دیدگاه او اشنا می سازد

بروس کوئن در کتاب مبانی جامعه شناسی  در تبیین سرچشمه دگرگونی فرهنگی و اجتماعی،تکنولوژی را به عنوان مهمترین عامل معرفی می­کند. البته محیط طبیعی، خصویات جمعیتیو نیازهای اجتماعی را نیز به نوبه خود از عوامل شکل­گیری شیوع نوع جدیدی از فرهنگمی­داند. بدون شک این عوامل به خوبی می­توانند بخشی از ریشه­های تولید فرهنگ واشاعه آن را در بین گروه­های مختلف انسانی روشن نمایند ولی تفسیر کامل و بدون نقصآن نیازمند بررسی علل و ریشه­های گوناگون دیگری است که کوئن آنها را مورد توجهقرار نداده است. او می­نویسد شاید تکنولوژی مهمترین عامل ایجاد دگرگونی اجتماعی وفرهنگی باشد. در یک جامعه پیشرفته، احتمال پدیدآمدن دگرگونی سریع تکنولوژیکی بیشتراست. هرگاه دگرگونی تکنولوژیکی شتاب گیرد، انتظار می­رود که دگرگونی فرهنگی ناشیاز آن نیز تشدید شود.


به تحقیق، کالبد شناسی جوامع بشری حکایت از این دارد که فرهنگو عناصر و نمادها و شاخصهای گوناگون ان در جوامع مختلف به سوی همسانی و یکپارچگیدر حرکت بوده و هستند وعموما  از منابع وکانونهای فرهنگ زایی مشترکی تبعیت می کنند که مراکز دانشگاهی و اموزش و پرورش ورسانه های جمعی تولید کننده های اصلی انها را تشکیل میدهند. ولی باید دانست که امروزهروز، جریان قدرتهای ی مسلط و جهان سرمایه سالاری برای تسلط هرچه بیشتر برافکار و اندیشه های مردم و رفتارها و ارزشهای ملل جهان،  عناصر و مظاهر پرهیاهو و دیدنی دیگری را با شیوهها و روشهای بسیار تماشایی و جذاب  وارد صحنهکرده است که با  خودباحتگی ها و ضعف اندیشهو تهای عوامانه سردمداران  کشورهایمختلف، گوی سبقت را از این کانونهای اصلی و هویت بخش فرهنگی و تربیتی و اموزشی تاحد زیادی ربوده اند و با تکنولوژیهای برتر رسانه ای و فضای ماهواره ای و شبکه هایاجتماعی و گوشی های تلفن همراه و نظایر انها فرایندی را در کالبدها و بستر اجتماعیرقم می زنند که با حجم بسیار تهاجمی و کرکننده  نوعی فرهنگ فست فودی و مک دونالدی و عشق کوکاکولاو شلوار جین و مسابقه جراحی بینی و پرورش برجستگی های اندام و انگیزه های پولمسلکی و سودمندگرایانه و عینیت پوچ اشرافی منشی و زندگی تجملاتی و ولع مصرفگرایانه و حرص نفس پرستانه و فاصله وگسست نسلی و نفاق بین ظاهر و باطن ادمیان و تضادطبقاتی گروههای انسانی و در نهایت خوشباشی و بی خیالی و خنده بازار و سرگرمی و بیخبری دائمی را در مقیاس جهانی دامن زده اند و نظم نوین جهانی در بستر این فرهنگمدرن و پرجاذبه در دست تکوین است . همچنانکه نیل پستمن فرهنگ شناس معروف و منتقدامریکایی در اثر برجسته خود با نام تکنو پولی یا تسلیم فرهنگ به تکنولوزی رسانه ایترسیم نمود و الدوس هاکسلی  بیشتر از نیمقرن پیش چنین اینده ای را در کتاب حواندنی خود با عنوان دنیای شگفت انگیز نو موردبحث قرار داده و پیامد های گسترده و اثار زیانبار ان را در راستای تخریب فرهنگ وروح و اندیشه انسانها و جوامع انسانی به گونه مشروح و خواندنی بر شمرده اند.

با این وجود و علیرغم سیطره هیاهوهای کرکننده ولی پوچ وزایل کننده هویت انسانی واجتماعی قدرتهای استعماری،  بدون شک در خت عظیم فرهنگ دارای ریشه ها وسرچشمه های گسترده و عمیقی است که تمام این ترفند ها و غوغاهای فراگیر جذاب وجهانی نمی تواند موجب محو کامل ان در جوامع بشری و فطرت و نهاد انسانها گردد لذابا اعتقاد به این اصل اساسی که فرهنگ حقیقی بشر هرگز زایل شدنی نبوده و رکن رکینحیات بشر و زندگی جمعی است از این قسمت به ریشه ها و سر چشمه های فرهنگ می پردازیمو مبانی دینی و انسانی و اجتماعی ان را در اثار فرهنگ شناسان و جامعه شناسان مختلفجستجو می کنیم و به کالبد شناسی و ارزیابی انها میپردازیم به امید انکه همه مردمعزیز بویژه  متولیان امر، حساسیت بالای نقشفرهنگ و نهادهای فرهنگی مختلف را در راستای ترقی و پیشرفت جامعه مورد توجه کاملقرار داده و رسیدگی به ان را سرلوحه اقدامات مفید خود قرار دهند.             

 


فرهنگ پژوهی42- فرهنگ ملی3 -دکترسید مهدی آقاپور -عضو هیئت علمی دانشگاه تهران



میراث تمدنیو فرهنگ ملی در ایجاد فرهنگ عمومی و  آگاهیکلی جامعه و جهت گیری حرکت ان به سوی پیشرفت و تعالی بسیار موثر است و چنانچهمبانی و اصول انسانی صحیح در برداشته و اصالتهای مترقی و معنوی خود را حفظ نماید،میتواند تداوم حیات و بقای یک ملت با دانش و فرهنگ و اصالت مردمی و تاریخی ان را برایهمیشه حفظ نماید و ملت ایران به گواهی تاریخ و تحقیق این چنین بود و با وجود وقایعو حوادث بزرگ تاریخی و هجوم دشمنان بیگانه از چهار گوشه کشور وچند بار با خاکیکسان ان  از میدان بزرگ ازمایش در مجموع سربلندبیرون امد و از این بابت می توان ان را سر امد ملتهای زنده و جاویدان به حساباورد. و ایرانیان بزرگ منش این سخن نغز مولانا را هرگز فراموش نخواهند کرد که درمثنوی معنوی اورده است

                 در سفر گر روم بینی یا ختن           از دل تو کی رود حب الوطن 

در ایران وفرهنگ عمومی تاریخی و معاصر ان، به تحقیق، فرهنگ ملی و ایرانی با فرهنگ مذهبی واسلامی پیوند ی دیرپا و تنگاتنگ داشته و دارد. حکیم توس فردوسی اندیشه گر در حکمتنامه یا الهی نامه خود که همه ما با نام شاهنامه ان را می شناسیم بر همین باور استو از زبان اردشیر بابکان در هنگام هدیه کردن تاج و تخت شاهنشاهی ایران زمین درمیانسالی به فرزند جوانش شاهپور اول  اندرمه ای را  می اورد که

ز روز گذر کردن اندیشه کن           پرستیدن دادگر پیشه کن

نه بی تخت شاهیست دینی به پای    نه بی دین بود شهریاری بجای

چو بر دین کند شهریار افرین        برادر شود شهریاری و دین


 تکنوپولی؛ تسلیم فرهنگ به تکنولوژی(معرفی کتاب-بخش دوم)

 اثر نیل پستمن-فرهنگ شناس برجسته  ، ترجمه صادق طباطبائی

Image result for ‫عکس پستمن‬‎

 بخش دوم: در بخش اول اوردیم که  نیل پستمن فرهنگ شناس و دانشمند علوم ارتباطات و رسانه در این کتاب معروف  وجامعه شناسانه  به نقدهای عمیقی از فرهنگ رسانه ای در دنیای جدید بویژه در امریکا دست میزند. دیدگاههای او بسیار جذاب و خواندنی همراه با اندکی طنز در عصر به قول او  تکنوپولی است که طی ان  فرهنگ نفی نمی شود بلکه به ابتذال و پوچی بزک کرده و خنده بازار و خندوانه ای مبدل می شود که کاری جز سرگرمی و تفریح و غفلت مردم و دور شدن انها از مسائل اساسی حیات بشر و فراموشی حقیقت زندگی و رسالتهای اجتماعی و فرهنگی او در جامعه ندارد. و در این میان فرهنگ رسانه ای به قول الدوس هاکسلی فرهنگ شناس منتقد در کتاب پراوازه " دنیای شگفت انگیز نو" ، به نوعی امپول بیهوشی و بی حسی دائمی در میان  توده های مردم بویژه جوانان تبدیل می شود و برای غرق شدن انها در هیجانات بصری کاذب و غوغا سالار بی معنی وتمام نشدنی به گونه شبانه روزی برنامه و فیلم و مسابقه و دیدنیها و سیرک و پخش میکند تا جاییکه فرصت اندیشیدن وفکر کردن از همه زایل می شود و اعصاب و روان بیننده های انبوه حتی بعد از دیدن این برنامه های پوچ کاملا مشغول می شود و در سرسامی مستمر و هیجان زا قرار می گیرد.  کتابهای دیگر این اندیشمند منتقد و استاد دانشگاه نیویورک که با همین رویکرد انتقادی و اندکی چاشنی طنز الود به کالبدشکافی واقعیتهای عینی و ملموس زندگی بشر امروز بویژه درفضای رسانه ای و اجتماعی مردم امریکا اشاره دارد عبارتند از زندگی در عیش مردن در خوشی و نقش رسانه های تصویری در زوال دوران کودکی که خواندن ان را به دغدغه مندان و روشنگران عرصه های فرهنگی و اجتماعی و رسانه ای درایران توصیه می نمایم.

 دکترسید مهدی اقاپور - عضو هیئت علمی دانشگاه تهران  

فصل 7 :ایدئولوژی ماشینها: تکنولوژی کامپیوتر

جای هیچگونهتردیدی نیست که تکنوپولی آمریکایی با همان شتاب و بی پروایی که به تکنولوژی پزشکیگردن نهاد، همانگونه کامپیوتر را نیز جزئی از وجود خود ساخت و با آن عجین شد.کامپیوتر به نحوی و از راههایی صاحب قدرت تعیین کننده و هدایتگر اندیشه های ما شدهکه شاید یک فرهنگ هوشیار و بیدار از قبول و پذیرش و قبول آن امتناع می ورزید.


 تکنوپولی؛ تسلیم فرهنگ به تکنولوژی(معرفی کتاب-بخش اول)

 اثر نیل پستمن-فرهنگ شناس برجسته  ، ترجمه صادق طباطبائی

Image result for ‫نیل پستمن عکس‬‎

مقدمه: از نظر نیل پستمن در دنیای پر هیاهوی کنونی، فرهنگ اجتماعی و بشری تسلیم تکنولوزی جدید رسانه ای و ارتباطی شده و از محتوای انسانی و فرهنگی خود سقوط کرده است. بر اساس مباحث این کتاب جذاب و خواندنی، در عصر تکنوپولی، فرهنگ نفی نمی شود بلکه به ابتذال و پوچی بزک کرده  و خنده بازار و خندوانه ای مبدل می شود که کاری جز سرگرمی و تفریح و غفلت مردم و دور شدن انها از مسائل اساسی حیات بشر و فراموشی حقیقت زندگی و رسالتهای اجتماعی و فرهنگی او در جامعه ندارد. و در این میان فرهنگ رسانه ای به قول الدوس هاکسلی فرهنگ شناس منتقد در کتاب پراوازه دنیای شگفت انگیز نو، به نوعی امپول بیهوشی و بی حسی دائمی در میان  توده های مردم بویژه جوانان تبدیل می شود و برای غرق شدن انها در هیجانات بصری کاذب و غوغا سالار بی معنی وتمام نشدنی به گونه شبانه روزی برنامه و فیلم و مسابقه و دیدنیها و سیرک و پخش میکند تا جاییکه فرصت اندیشیدن وفکر کردن از همه زایل می شود و اعصاب و روان بیننده های انبوه حتی بعد از دیدن این برنامه های پوچ کاملا مشغول می شود و در سرسامی مستمر و هیجان زا قرار می گیرد.  کتابهای دیگر این اندیشمند منتقد و استاد دانشگاه نیویورک که با همین رویکرد انتقادی و اندکی چاشنی طنز الود به کالبدشکافی واقعیتهای عینی و ملموس زندگی بشر امروز بویژه درفضای رسانه ای و اجتماعی مردم امریکا اشاره دارد عبارتند از زندگی در عیش مردن در خوشی و نقش رسانه های تصویری در زوال دوران کودکی که خواندن ان را به دغدغه مندان و روشنگران عرصه های فرهنگی و اجتماعی و رسانه ای درایران توصیه می نمایم.

 دکترسید مهدی اقاپور - عضو هیئت علمی دانشگاه تهران  


فرهنگ پژوهی41- فرهنگ قومی، فرهنگ ملی -2
 دکترسید مهدی آقاپور -عضو هیئت علمی دانشگاه تهران

هانری مندراس و ژرژگور ویچ[1]در کتاب مبانی جامعه ­شناسی(1967) فرهنگ جوامع سنتی را با فرهنگ جوامع صنعتی درمعنای عام کلمه مقایسه می­کنند. به نظر می­رسد این مقایسه مفصل بیش از اندازه،ناشی از خوش­بینی­های آنان نسبت به فرهنگ صنعتی و قضاوت ارزشی آنان نسبت به خصوصیتفرهنگ سنتی باشد. این موضوع به اعتبار علمی و تحقیقی نظریات آنان به شدت لطمه واردساخته است. البته بدون شک شرایط زمانی و تاریخی تألیف کتاب یعنی دهه 60 میلادی براین گونه پیشداوری­ها بی ­تأثیر نبوده است. از نظر آنان تفاوت خصوصیات جوامع سنتی وجوامع صنعتی را می­توان در مواردی مشخص برشمرد که تفاوت فرهنگ­های این دو نوعجامعه نیز از خلال مقایسه آنان قابل تشخیص می­باشد این تفاوتها به گونه بارز و عمده عبارتند از: 



[1] - هانری مندراس و ژرژگورویچ، مبانیجامعه­ شناسی، ص 225- 204.


آخرین مطالب

آخرین جستجو ها

منتقد 1385 Sherry's page گروه توسعه شایستگی های حرفه ای معلمان استان کردستان دامین confcidisu مجله ی اینترنتی هیرو fabyscotua تفریحات سالم seybedcefor خوراك پاكیزه